چکیده:
بازار سهام ایران همچنان با رکودی بسیار عمیق و بحرانهایی چندلایه مواجه است. این وضعیت که سالهاست شکل گرفته، کماکان ادامه دارد و علیرغم نشانههایی از بهبود در دو هفتهی اخیر، هنوز هم اثری از بازگشت اعتماد عمومی یا ورود معنادار نقدینگی به بازار مشاهده نمیشود. قابل توجه است بررسی رفتار فعالان بازار نشان میدهد که بخش بزرگی از سرمایهگذاران هنوز هم تمایلی به تزریق منابع جدید ندارند. این وضعیت، عمدتاً ریشه در ضعف سیاستگذاریهای اقتصادی، تصمیمات ناپایدار و بیتوجهی به الزامات بازار سرمایه دارد. تصمیماتی که بدون پشتوانه کارشناسی اتخاذ شده و موجی از بیاعتمادی را میان سرمایهگذاران ایجاد کرده است. پیامد این رویکرد در چند سال اخیر، خروج مستمر نقدینگی از بورس و هدایت آن به بازارهای موازی نظیر ارز، طلا و مسکن است؛ پدیدهای که علاوه بر تضعیف سرمایهگذاریهای مولد، موجب تشدید تورم و افزایش نرخ ارز نیز شده است.
در چنین فضایی، انتشار اخبار غیررسمی درباره احتمال آغاز دور جدیدی از مذاکرات میان ایران و ایالات متحده، بارقههایی از امید را در بازار ایجاد کرد. واکنش مثبت بازار سهام به این شایعات—که با رشد شاخصها و افزایش نسبی ارزش معاملات همراه بود—نشان داد که بازار سهام همچنان ظرفیت بازگشت را داراست، مشروط بر آنکه فضای نااطمینانی کاهش یابد. این امر همچنین مؤید آن است که بازار سرمایه ایران، به شدت تحت تأثیر ریسکهای سیستماتیک قرار دارد و حتی اخبار مثبت نیز میتواند نقشی موثر در بازیابی اعتماد سرمایهگذاران ایفا کند.
از منظر اقتصادی، ارزش دلاری بازار سهام ایران طی سالهای اخیر دچار افت چشمگیری شده است. در حالی که در سال ۱۳۹۹، ارزش این بازار به بیش از ۴۳۰ میلیارد دلار میرسید، در شرایط کنونی به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار کاهش یافته است. این کاهش در شرایطی رخ داده که نهتنها تعداد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس افزایش یافته، بلکه تنوع صنایع و حجم فعالیتها نیز رشد داشته است. در مقابل، بازارهایی نظیر مسکن، طلا و خودرو در همین بازه زمانی، رشدهای قابلتوجهی را تجربه کردهاند؛ مسألهای که بهوضوح حاکی از ناکارآمدی سیاستهای کلان در حمایت از بازار سرمایه است.
راهکارهای پیشنهادی برای احیای بازار سرمایه:
برای خروج از وضعیت فعلی، بازنگری در سیاستها و اجرای اصلاحات ساختاری امری حیاتی است. مهمترین محورهای پیشنهادی عبارتاند از:
- ۱. ایجاد ثبات در سیاستگذاری اقتصادی: تصمیمات کلان مرتبط با بازار سرمایه باید در چارچوب یک راهبرد بلندمدت، شفاف و باثبات اتخاذ شود. پرهیز از تصمیمات مقطعی و خلقالساعه، پیششرط لازم برای بازسازی اعتماد عمومی است.
- ۲. حمایت عملی از بازار سرمایه: وعدههای حمایتی باید از سطح گفتار به سطح عمل برسند. تسهیل فرآیند تأمین مالی از طریق بورس، کاهش فشارهای مالیاتی و اعطای مشوقهای هدفمند به سرمایهگذاران، میتواند مسیر خروج از رکود را هموار سازد.
- ۳. اصلاح ساختارهای نظارتی و ارتقاء شفافیت: نبود نظارت مؤثر و ضعف شفافیت در عملکرد شرکتها و نهادهای ناظر، از جمله عوامل اصلی بیاعتمادی در بازار است. مقابله با رانت، دستکاری قیمتی، و انتشار بهموقع و دقیق اطلاعات، از الزامات بازگشت اعتماد است.
- ۴. بازنگری در سیاستهای پولی: سیاستهای انقباضی، افزایش نرخ بهره و رقابت بانکها برای جذب منابع مالی، از جمله دلایل خروج سرمایه از بورس به حساب میآیند. سیاستهای پولی باید به گونهای تنظیم شوند که ضمن کنترل تورم، زمینه حمایت از بازار سرمایه را نیز فراهم آورند.
آنچه بازار سرمایه ایران امروز بیش از هر چیز به آن نیاز دارد، بازسازی اعتماد عمومی، کاهش ریسکهای کلان و اجرای سیاستهای باثبات و هدفمند است. واکنش مثبت بازار به سیگنالهای سیاسی اخیر نشان داد که ظرفیت بازگشت و رشد در بازار سهام همچنان وجود دارد. با این حال، در غیاب اصلاحات بنیادین، هرگونه بهبود، گذرا و موقتی خواهد بود. امید است تا مسئولین کشور همزمان با کاهش تنشهای سیاسی با انجام اصلاحات ساختاری لازم، حمایت همه جانبه و موثر از بازار سهام را به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای خود قرار داده و با توسعه این بازار مولد چشمانداز روشنی را برای آینده کشور ترسیم کنند.